درمان چاقی با تحریک مغزی

تحریک عمیق مغز برای درمان موفقیت آمیز بیماران مبتلا به اختلالات حرکتی و اختلالات روانپزشکی استفاده می شود و درمان چاقی با تحریک مغزی، به عنوان یکی دیگر از کاربردهای بالینی این روش ظاهر شده است.

برای بسیاری از بیماران، چاقی نه تنها بر سبک زندگی آنها تأثیر می گذارد، بلکه بر سلامت آنها نیز تأثیر گذار است. شرایط مرتبط با چاقی شامل بیماری قلبی، سکته مغزی و دیابت است. و در برخی موارد مرگ است.

طبق تجربه و گفته پزشکان متخصص، افراد چاق، روزشان با سؤالاتی مانند «چه بخورم؟» اداره می ‌شود. این افراد علی‌ رغم اینکه تقریباً همه روش ‌های کاهش وزن را امتحان می ‌کنند، اما هنوز گرسنه هستند، نمی ‌توانند وزن کم کنند یا وزن کم می کنند اما نمی‌ توانند آن را در محدوده ایده آل حفظ کنند.

به همین منظور، پزشکان متخصص بسیاری در حال مطالعه هستند که آیا تحریک عمیق مغز (DBS) می تواند راه حلی برای این بیماران باشد یا خیر. درمان چاقی با تحریک مغزی، به همان روشی که ضربان دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب برای قلب انجام می دهد، سیگنال های الکتریکی را مستقیماً به مغز می فرستد.

کاندید ایده ‌آل برای این روش فردی است که تمام معیارهای بای پس معده را داشته باشد، عمل جراحی انجام داده باشد، اما هنوز به اندازه کافی وزن کم نکرده باشد. با این روش درمانی، بخشی از مغز هدف قرار داده می وشد که متابولیسم و همچنین گرسنگی و هوس را کنترل می‌ کند و از این طریق به این افراد در تغییر الگوی افزایش وزن کمک می کنند. در واقع، تعادل متابولیک آنها تغییر خواهد کرد.

در ادامه این بخش با ما همراه باشید تا اطلاعات بیشتری در رابطه با درمان چاقی با تحریک مغزی کسب کنید.

چاقی چیست؟

چاقی به عنوان شاخص توده بدنی (BMI) 30 یا بالاتر تعریف می شود و آمارهای ثابت فعلی نشان می دهد. نرخ چاقی در سراسر جهان همچنان در حال افزایش است که منجر به نرخ بالاتر دیابت، کلسترول بالا، سکته مغزی، بیماری قلبی، سرطان، سندرم متابولیک و چندین بیماری دیگر می شود. به همین دلیل است که افراد مبتلا به چاقی به دنبال روش های ایمن و مطمئن برای کاهش وزن هستند تا علاوه بر سلامتی به اندام ایده آل خود برسند.

علل ایجاد کننده چاقی

علل چاقی شامل عوامل مختلفی از جمله استعدادهای ارثی، اختلالات غدد درون ریز (یعنی هورمونی) (به عنوان مثال، اختلالات تیروئید، کورتیزول و هیپوفیز)، انتخاب نامناسب رژیم غذایی، سطح فعالیت بدنی و انتخاب سبک زندگی بی تحرک است.

علاوه بر این، استرس روانی، اختلالات خلقی مانند افسردگی و اضطراب نیز می تواند منجر به مصرف نامنظم و بیش از حد غذا و عادات بد غذایی شود. سیستم عصبی مرکزی نقش اصلی در پاتوفیزیولوژی چاقی دارد. مکانیسم‌ های سیستم عصبی مرکزی برای گرسنگی، سیری و میل به غذا در حال حاضر بسیار بهتر از یک دهه پیش شناخته شده ‌اند. دانشمندان علوم اعصاب با استفاده از تصویربرداری عصبی و مطالعات فیزیولوژیکی عصبی، چندین شبکه مغزی را شناسایی کرده‌ا ند که به شدت در کنترل ولع غذا نقش دارند.

علاوه بر این، ارتباط واضحی بین استرس، اضطراب و بسیاری از اختلالات خلقی و مصرف بیش از حد غذا و چاقی وجود دارد. به طور خاص، بخش‌ هایی از مغز که رفتار و تصمیم ‌گیری را کنترل م ی‌کنند، که اغلب «عملکرد اجرایی» نامیده می ‌شوند، در قشر جلوی مغز از جمله قشر جلوی پیشانی پشتی جانبی (DLPFC) ترسیم شده‌ اند. این امر امکانات جدیدی را در درمان چاقی با تحریک مغزی مانند TMS برای کاهش وزن را باز می کند.

علل ایجاد کننده چاقی

درمان چاقی چیست؟

استراتژی های کاهش وزن دارای میزان موفقیت متفاوتی هستند و اغلب شامل تغییرات قابل توجهی در سبک زندگی و رژیم غذایی، برنامه های ورزشی شدید و روش های جراحی می شوند. علاوه بر این، محیط کاهش وزن فعلی مملو از استفاده های اثبات نشده متعدد از مکمل های غذایی و مواد خطرناک و سمی است.

اکثر کسانی که تحت استراتژی های کاهش وزن معمولی قرار می گیرند، اغلب از عدم حفظ مداوم و طولانی مدت وزن از دست رفته، ناامید می شوند. علاوه بر این، زمانی که شبکه های مرکزی مغز درگیر در عملکرد اجرایی، انگیزه و تنظیم هیجانی به درستی عمل نمی کنند، حفظ برنامه های غذایی و ورزشی دشوار است. مواردی مانند این امکان درمان چاقی با تحریک مغزی و TMS را برای کاهش وزن باز می کند.

سیگنال های الکتریکی برای تنظیم متابولیسم و گرسنگی

مطالعه موسسه ملی بهداشت ایالات متحده نشان داده است که تحریک قشر جلوی مغز باعث می شود افراد کمتر غذا بخورند، کالری کمتری از نوشابه و چربی مصرف کنند و وزن بیشتری کاهش دهند.

طبق نظر محققان در این زمینه، به نظر می رسد تحریک مغز ابزار مفیدی برای اصلاح فعالیت قشر جلوی مغز است که نشان دهنده اهمیت فرآیندهای ذهنی در ایجاد و درمان چاقی است. در واقع، این ناحیه مغز با تنظیم رفتار، ذائقه و پاداش مرتبط است و ممکن است اختلال در این ناحیه در افراد چاق، تنظیم رفتار غذایی و انتخاب غذا را مختل کند، بنابراین این منطقه ممکن است یک هدف بالقوه برای مداخله در چاقی باشد.

به طور کلی، مطالعه منتشر شده در مجله بین المللی چاقی نیز نشان می دهد که برخی از روش های تحریک غیر تهاجمی مغز برای کاهش وزن در افراد چاق مفید هستند.

چاقی اخیراً به عنوان یک اختلال عصبی شناختی شامل مدارهای مرتبط با سیستم پاداش و قشر جلوی پیشانی پشتی جانبی (DLPFC) شناخته شده است.